دانلود آهنگ مدارا خشایار اعتمادی
موزیک جدید از خواننده خشایار اعتمادی با نام مدارا هم اکنون قابل دانلود از رسانه هار موزیک میباشد…
Exclusive Song: khshayar aatmady | mdara With Text And Direct Links In harmusic
موزیک جدید از خواننده خشایار اعتمادی با نام مدارا هم اکنون قابل دانلود از رسانه هار موزیک میباشد…
Exclusive Song: khshayar aatmady | mdara With Text And Direct Links In harmusic
موزیک جدید و شنیدنی از گروه گروه تیکا بنام بارون همراه با متن و دو کیفیت عالی از هار موزیک
Exclusive Song: grvh tyka | barvn With Text And Direct Links In harmusic
با ما باشید با دانلود اهنگ زیبا و جذاب تصنیف عروس شوشتری با صدای ملیحه سعیدی به همراه تکست و بهترین کیفیت از هار موزیک
Download New Song BY : mlyhh saydy | tsnyf arvs shvshtry With Text And Direct Links In harmusic
موزیک دهه شصتی با صدای سیمین غانم همینک با بهترین کیفیت و لینک مستقیم از هار موزیک
Exclusive Song: symyn ghanm | rha shdm With Text And Direct Links In harmusic
هار موزیک هم اکنون برای شما ترانه هدیه با صدای مجید را آماده کرده است
Exclusive Song: mjyd | hdyh With Text And Direct Links In harmusic
ترانه ای شنیدنی از رامتین دلیران به نام تنهام بذار با دو کیفیت 320 و 128 و متن آهنگ
Exclusive Song: ramtyn dlyran | tnham bzar With Text And Direct Links In harmusic
با ما باشید با دانلود اهنگ زیبا و جذاب درآمد، چهار مضراب، آواز با صدای محمدرضا شجریان به همراه تکست و بهترین کیفیت از هار موزیک
Download New Song BY : mhmdrza shjryan | dramd، chhar mzrab، avaz With Text And Direct Links In harmusic
همینک ترانه داریوش بنام لالایی را از هار موزیک دانلود کنید و گوش دهید { دو کیفیت خوب و عالی }
Download New Song BY : daryvsh | lalayy With Text And Direct Links In harmusic
دانلود رمان ژیکال اثر سحر مرادی نگارش قوی به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در 20 رمان
دانلود رمان ژیکال نوشته سحر مرادی
دانلود رمان جذاب ایرانی ژیکال با لینک دانلود مستقیم هم اکنون بصورت رایگان در بیست رمان
خلاصه رمان ژیکال نوشته سحر مرادی
ببخشم! چی رو؟ دستهایم را در هوا پرت کردم و از درد انگشتم نفسم بند رفت.
-اون دنیا جواب قلبمو چی بدم؟ جواب پنج سال اسیر شدنش رو… جواب چشمهامو چی بدم… شبهای که خیره بودن به سقف یا از اشک خیس بودن. به پاهایم کوبیدم و صدایم بالاتر رفت.
-مگه کم برام دوئیدن؟ کم ازشون کار کشیدم؟ دست سالمم روی شانهی مخالفم نشست و بیتاب شده لب زدم:
-خم شدن زیر بارِ عشقی که ازش فقط براشون یه کوله بار خاطره ی نحس کنار گذاشتم… نفس گرفتم… لبم را گزیدم تا صدایم کمتر بلرزد و ناله کردم.
-همه اینا به کنار میلاد… جواب کمر شکستم و پیش غمِ و درد جهانم و چی بدم؟ تکلیف شرمندگیم پیش مامان محبوبه و خجالتم پیش نشاط چی میشه پس؟
-آروم باش ژیکال… لطفن.
-حالا که کسی اینجا نیست… بذار خودمو خالی کنم میلاد… بذار بگم دارم برای چندمین بار مرگ رو تجربه میکنم.
نفس نفس زدم و سرم درد گرفت. حس کردم چیزی در معدهام جوشید و بالا آمد. دستم روی دهنم نشست و میلاد برافروخته نزدیکم شد.چکار میکنی با خودت؟ اشتباه کردم پرسیدم… ببخشید. بازویم را فشرد و من جان کندم تا لبخند بزم به صورت نگرانش، از بس که جان نداشتم.
-تو این دنیا یکی با سلاح آدم میکشه… یکی با حرفش… هر دوش مُردنه ولی دردش یکی نیست… زجرش یه اندازه نیست… انصاف نیست. دندانهایم را با حرص روی لبم فشردم و نالیدم.
-هامین با تصمیمش در حق من خوبی نکرد… باور منو کُشت… آدمها بدون باورشون دیگه آدم نمیشن میلاد.با نوک کفشم روی آتش خاک ریختم و قبل رفتنم به سمت ماشین گفتم:
-من دیگه هیچ وقت اون آدم گذشته نمیشم… نمیشه که بشم… نقطهی پایان ما خیلی وقته که گذاشته شده و تمام. سوار ماشین شدم و میلاد را با شنیدههایش تنها گذاشتم. او هم نیاز به زمان داشت وقتی بالهای پرواز من برای پریدنهایم بود. من بدون میلاد حتمن یک جایی از این مسیر به ته دره پرت میشدم. خوب بود که خدا همهی درهایش را به رویم نبسته بود …
دانلود رمان نکن درد دارم pdf به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
دانلود رمان ژالین نوشته مریم پیروند pdf
دانلود رمان بسیار زیبای فارسی ژالین هم اکنون بصورت pdf نگارش قوی کاملترین ورژن نت در بیست رمان
بهترین ورژن این رمان با بیشترین تعداد صفحه در سایت ما
از توی تاریکی هم میتونستم پوزخندش رو ببینم و نگاهی که پر از سوال و تردید بود، جا خورده برگشتم عقب و بی توجه به نگاهش خریدهام رو بردم داخل، ولی صدای باز و بسته شدن در ماشینش نگاهم رو دوباره به اون قسمت کشید، نمیخواستم به این فکر کنم که قراره مسیرش رو به سمت خونه ام کج کنه…
خلاصه رمان ژالین نوشته مریم پیروند :
سریع رفتم داخل و بی توجه به اومدنش درو بستم و پشت در نفس نفس زدم … میخواستم وانمود کنم ندیدمش، اما این بعید بود … چون اونم نگاه منو به خودش دید … صدای پاهاش رو پشت در احساس کردم که نزدیک در شد و کمی مکث کرد، قلبم توی سینه ام میکوبید، منتظر بودم زنگ رو بزنه یا چیزی بگه
اما کمی بعد انگار پشیمون شد و دوباره برگشت به طرف ماشینش … صدای روشن شدن ماشینش رو که شنیدم نفسم رو از سینه خارج کردم و دستم رو روی قلبم گذاشتم … برای خودمم عجیب بود چرا از دیدنش شوکه شدم و چرا اینقدر ترسیدم
شرکتش عظیمی هست، تو کرج ، باید بری چک کنی سیروان، یه دقیقه هم معطل نمیکنی، با مامور میری سر وقتش … نمیشه یهویی با مامور بریم سر وقتش، ممکنه سریع گندشونو جمع کنن، به نظرم باید از یه راه دیگه بریم جلو … از چه راهی ؟ پاشو اول بیا بریم تو اتاقت، موضوع به این مهمی رو جلو بقیه جار نمیزنن
این مکالمه توسط یاشار و سیروان در آبدارخونه به گوشم میرسید … آبدارخونه ی شرکت جایی نزدیک آسانسور قرار داشت و من که تازه اومده بودم شرکت و از آسانسور بیرون رفتم صدای مکالمه شونو شنیدم … همین که هر دوشون از اونجا اومدن بیرون با من برخورد کردن … رویارویی باهاش کمی سخت بود خصوصا بخاطر دیشب و حضور یهوییش جلوی خونه ام … البته چندان هم یهویی نبود …